شیخ این فرقه در سال 1115 ه.ق درشهر عیینه از شهرهای نجد به دنیا آمد .
پدر او قاضی آن شهر بود و محمد بن عبدالوهاب از همان ابتدای جوانی علاقه فراوانی به علومی همچون تفسیر،حدیث وعقائد داشت ، او فقه حنبلی را نزد پدرش که از علمای حنبلی بود آموخت .
این شیخ جوان از ابتدای جوانی خیلی از اعمال مذهبی مردم نجد را زشت می شمرد و مخالفتهای خود را با بعضی از اعتقادات مردم مثل توسل به پیامبر و … را آغاز کرد مثلاً در بصره به قدری با اعتقادات مردم مخالفت کرد که مردم او را از شهر بیرون کردند و نزدیک بود از شدت تشنگی و گرسنگی در بیابانهای اطراف جان دهد .
بزرگترین نقطه ضعف شیخ این بود که با مسلمانانی که از عقائد او پیروی نمی کردند معامله کافر حربی می کرد و در فتواهای خود برای جان ، مال و ناموس آنها ارزشی قائل نبود .
این شیخ با همراه کردن آل سعود -که در آن زمان از همه جا طرد شده و دنبال اعاده حیسیت از دست رفته خود بودند- به فکر وارد شدن در عرصه سیاسی شد و شروع به جنگ و غارت مخالفان عقائد خود کردند .
کار به جایی کشیده شد که در مدت زمان کوتاهی مردم بخاطر حفظ جانشان به عقائد افراطی این شیخ سر تعظیم فرو آوردندو شیخ تنها به این بسنده نکرد و حتی از این مردم عوام و ضعیف بیعت گرفت و در فاصله کمی با جمع کردن سیاه لشکر و بالا بردن قدرت نظامی خود سری در بین سرها بلند کردند .
سرانجام عمر این شیخ (محمد بن عبد الوهاب) در سال 1206 ه.ق به پایان رسید و بعد از او چه نااهلانی با کشیدن نام اسلام ، ضرباتی به اسلام و مسلمین وارد کردند که تا امروزه شاهد این ظلمها هستیم .
بازدید دیروز: 4
کل بازدید :14394
با سلام خدمت دوستان عزیز این وبلاگ با توجه به احساس نیازی که در جامعه امروزی احساس شده طراحی گردیده ، که به نقد و بررسی فرقه سلفی گری و وهابیت پرداخته و امیدوارم با نظرات مفید خودتان در هر چه بهتر شدن این وبلاگ مرا یاری نمائید.